و روی زیپ کیپی که عکس شیر کشیده شده بود، آزمایش علمی جالبی رو انجام دادیم ... مدادها (به عنوان یال شیر) داخل کیسه پر از آب فرو می‌رفتند ولی آبی بیرون نمی‌ریخت!!
«شیر و یک سوال موشی» عنوان کتابی بود از انتشارات مهرسا که امروز برای بچه‌ها خوندیم ... داستان موشی که همه اون رو نادیده می‌گرفتند و اون هم از همه چیز میترسید، ولی یک روز یک تصمیم بزرگ گرفت و رفت پیش شیر!!! سلطانی که همه از او می‌ترسیدند ... اما خب جالب اینجا بود که اتفاقا شیر از موش میترسید!!! بعد …
«آخ! پایت را بلند کن!» ماجرای پایی است که وقتی بلند میشود، یک موجود کوچک زیر آن است. نویسنده کتاب سوسن حیاتی و از انتشارات کانون پرورش فکری است. ما در کارگاه فسقلی ها و طبیعت، بعد از بازی، این کتاب رو خوندیم ... بعد با هم در طبیعت راه افتادیم و سعی کردیم چیزهایی که زیر پامون میبینیم داخل بطری بریزیم ... …
ماجرا چیه؟ خیلی وقت‌ها پیش میاد داستانی رو که قبلا برای بچه‌ها خوندیم اونها می‌خوان برای دوستانشون بخونند... گاهی بچه‌هایی که قبلا هیچ علاقه‌ای برای صحبت کردن در جمع، از خودشون نشون نمی‌دادند هم داوطلب می‌شن و این خیلی برای ما شیرینه ... اینجا هم علی آقا دارند قصه «سه بچه فیل» رو از روی کتاب، برای دوستانشون تعریف می‌کنند ... #انتشارات_کانون_پرورش_فکری …
سلام داستان حضرت ابراهیم (ع) با ساخت این منجنیق‌های بادکنکی شروع شد ... راستی! چرا منجنیق؟ و اصلا منجنیق چی هست؟ . . و این شد که ماجرای منجنیق رو از روی کتاب برای بچه‌ها تعریف کردیم .. بله ... وقتی مردم شهر فهمیدند که جوانی به نام ابراهیم، مجسمه‌هایی رو که اونها ساختند و آرزوهاشون رو از اونها می‌خواستند، شکسته آتش بزرگی درست …
