این تپه ماسهای که چند روزی بود به فضای طبیعت پشت مسجد اضافه شده بود، داشت تبدیل میشد به یکی از مهیجترین جاذبههای گردشگری باغ ـ مسجد ما ...
و تقریبا اولین جایی بود که بچهها بعد از آمدن به حیاط، دوست داشتند به طرفش بروند و کوهنوردی رو ـ به قول خودشون ـ تجربه کنند ...
تا اینکه صاحبش اومد و تذکر داد که به دلایلی مانع بازی بچهها در این قسمت بشیم ...
در جلسه بعد، همون ابتدا قرار گذاشتیم که کسی از تپه بالا نره و توضیح دادیم که چرا ...
یکی از بچهها گفت: اصلا بیاید خودمون یکی مثل این رو بسازیم ...
و در گروههای دو سه نفری مشغول ساخت تپههای کوچولو شدند ...
خانم مربی گفت: موافقید که جلسه بعد، اینها رو تبدیل به کوه آتشفشان کنیم؟
چشم بچهها از شنیدن اسم کوه آتشفشان برق میزد .
بله!
و حالا فکر میکنید بچهها به چی دارند اینقدر با دقت نگاه میکنند؟
بله!
روی یکی از کوههایی که درست کردند، داشتیم آزمایش کوه آتشفشان رو انجام میدادیم ...
با ترکیب سادهای که البته برای بچهها بسیار هیجانانگیزه !!!
پ.ن: ترکیب جوش شیرین و سرکه و کمی رنگ قرمز